شنبه ۰۲ فروردین ۰۴ ۰۲:۱۵ ۰ بازديد
پشت سرم و تو رویم که حرف میزنند اینطوریه. یه روز صبح که سرکار میرم یک بار باید جاروبرقی بکشم و موقع تعطیلی که چهار بعدازظهر میشه، مهم نیست آن شب، شب قدر باشه یا نه و یا زبان روزه باشی، مهم اینه که مسافران نوروزی آمدند و تو باید یک بار دیگه این بار با جارو دستی همه جا رو برق بندازی. از قرار معلوم از ماهان هم خبری نیست. ماهان که دیگه هامون شده، منتظر رسیدن تانکرهای آبی هست که قراره های وب برایش پر کنه و این باهاشون یا تنش رو بشوره یا آب بخوره.

این حکایت یه دکترای هوش مصنوعی در ایرانه. اونهم کی؟ درست وقتی که گوش اخبار رو پر میکنند که هوش مصنوعی ایران بقدری مستقل شد و در بیش از هفده دانشگاه داره رویش کار میشه . همون موقع هر مسئولی، از رهبری و ریاست گرفته تا جزء پذیرش یک هتل باید به به و چه چه کنند.
از آن طرف، مهمانهای نوروزی آمدند و یک گرد خاک روی زمین نباید باشه و باید پشت سرشون راه بیوفتیم کجا ممکنه خاک باشه، یه وقت از کار بیکارمون نکنند!
بیکاری فارغ التحصیلان مهندسی
یه وقت فکر نکنید که این فقط حکایت یه دکترای هوش مصنوعیه. الآن دیگه دکتراهای مخابرات و برق هم همین وضع رو دارند پیدا میکنند. تو هتل راه میری، همه از دم مدرکهای متعدد مهندسی گرفته و یه ده سال سابقه کار دارند و پولش رو داشتند میگرفتند، ولی تو که نصف عمرت رو داشتی ریاضی مهندسی میخوندی و با کلی سختگیری رسیدی به یه شرکت سخت افزاری که پایه اش نرم افزاری بوده، الآن اعلام ورشکستگی میکنه. تبلیغ هایش رو نگاه میکنی میگه ما تا حالا داشتیم نون 1800 کارشناس کامپیوتری رو میدادیم. الآن به دلیل سیاست های ارزی نماد بورسی های وب رو بسته و میگه ما تا تکلیف اون رو مشخص نکردیم، سمت تانکر دست دوم خریدن برای تامین آب شرق کشور نریم. دیگه حالا رو تانکرهایش میتونه بنویسه های وب
زمین های کشاورزی تشنه شرق کشور
از قبل هم برنامه هایش رو ریختند. همه چیز قابل پیش بینی بوده. فقط کافیه که این پیک سرصداها، صدایی به جایی نرسه. دیگه کسی نگران سنگنگاره های شترسنگ و دفینه های رودخانه نیست. همه نگران یه دو تا مسافر نوروزی هستند که اوقات خوشی سپری کند.
داشتن حواس ما رو پرت چهار تا فیبر نوری که از زیر بزرگراه رد کنند میکردند. میگفتن اینکه آب غرب شهر به شرق شهر نمیرسه، به خاطر زیرساخت های فیبر نوریه و پیمان کار نداریم. پیمان کاری که معطل بدهی هایش از دولته و اگر دولت ندهد ورشکسته است، می آید دیگه زیرساخت فیبر نوری در کنار لوله آب شرق شهر داشته باشه؟ اگر غصه خورده باشیم که امروز این حرف ها رو میزنیم، فردا همون یه کروکدیل هم بهمون نگویند و اخراجمون نکنن. چه بسا تا حالا مقدمات همین یه بیکاری هم فراهم کرده اند که هر بار هرکسی بهمون میرسه میدونه که چی باید بگه: "کروکدیل تو برو سرویس"

این حکایت یه دکترای هوش مصنوعی در ایرانه. اونهم کی؟ درست وقتی که گوش اخبار رو پر میکنند که هوش مصنوعی ایران بقدری مستقل شد و در بیش از هفده دانشگاه داره رویش کار میشه . همون موقع هر مسئولی، از رهبری و ریاست گرفته تا جزء پذیرش یک هتل باید به به و چه چه کنند.
از آن طرف، مهمانهای نوروزی آمدند و یک گرد خاک روی زمین نباید باشه و باید پشت سرشون راه بیوفتیم کجا ممکنه خاک باشه، یه وقت از کار بیکارمون نکنند!
بیکاری فارغ التحصیلان مهندسی
یه وقت فکر نکنید که این فقط حکایت یه دکترای هوش مصنوعیه. الآن دیگه دکتراهای مخابرات و برق هم همین وضع رو دارند پیدا میکنند. تو هتل راه میری، همه از دم مدرکهای متعدد مهندسی گرفته و یه ده سال سابقه کار دارند و پولش رو داشتند میگرفتند، ولی تو که نصف عمرت رو داشتی ریاضی مهندسی میخوندی و با کلی سختگیری رسیدی به یه شرکت سخت افزاری که پایه اش نرم افزاری بوده، الآن اعلام ورشکستگی میکنه. تبلیغ هایش رو نگاه میکنی میگه ما تا حالا داشتیم نون 1800 کارشناس کامپیوتری رو میدادیم. الآن به دلیل سیاست های ارزی نماد بورسی های وب رو بسته و میگه ما تا تکلیف اون رو مشخص نکردیم، سمت تانکر دست دوم خریدن برای تامین آب شرق کشور نریم. دیگه حالا رو تانکرهایش میتونه بنویسه های وب
زمین های کشاورزی تشنه شرق کشور
از قبل هم برنامه هایش رو ریختند. همه چیز قابل پیش بینی بوده. فقط کافیه که این پیک سرصداها، صدایی به جایی نرسه. دیگه کسی نگران سنگنگاره های شترسنگ و دفینه های رودخانه نیست. همه نگران یه دو تا مسافر نوروزی هستند که اوقات خوشی سپری کند.
داشتن حواس ما رو پرت چهار تا فیبر نوری که از زیر بزرگراه رد کنند میکردند. میگفتن اینکه آب غرب شهر به شرق شهر نمیرسه، به خاطر زیرساخت های فیبر نوریه و پیمان کار نداریم. پیمان کاری که معطل بدهی هایش از دولته و اگر دولت ندهد ورشکسته است، می آید دیگه زیرساخت فیبر نوری در کنار لوله آب شرق شهر داشته باشه؟ اگر غصه خورده باشیم که امروز این حرف ها رو میزنیم، فردا همون یه کروکدیل هم بهمون نگویند و اخراجمون نکنن. چه بسا تا حالا مقدمات همین یه بیکاری هم فراهم کرده اند که هر بار هرکسی بهمون میرسه میدونه که چی باید بگه: "کروکدیل تو برو سرویس"
- ۰ ۰
- ۰ نظر