مهاجرت کره به ایران

نشریه ماهنامه ای نهنگ

آیا ایران با مهاجرین تازه وارد شده کره ای مانند مهاجران افغانستانی رفتار خواهد کرد؟

۲ بازديد
تنش میان دو کشور کره چندی است مردم این کشور را راهی سایر کشورها کرده است. اخیرا در جریان سالگرد شهادت امام رضا، شاهد افزایش آوارگان مهاجر کره ای در مشهد هستیم که نه به زبان کره ای، و بلکه فارسی صحبت می‌کنند. گو اینکه از مدتها پیش ایران را به عنوان مقصد مهاجرتی خود انتخاب کرده اند و با تنشی که در روزهای اخیر بین دو کره بالا گرفته است، راهی ایران شده و قصد بازگشت به کشورشان را ندارند.
کره ای هایی که قصد بازگشت به کشورشان را ندارند
مشهد میزبان مهاجرین
مشهد، به عنوان پایتخت معنوی ایران سالانه میزبان مهاجرت مهاجرین کشورهای بسیاری است که در جریانات و تنش های اخیر حجم این میزبانی به طرز فزاینده ای بالا رفته است. طبق آمار رسمی منتشره بین 10-14 درصد جمعیت مشهد را مهاجرین تشکیل میدهند که با وقایع اخیر در سطح جهانی پیش بینی میشود جمعیت مهاجرین بالاتر از این هم خواهد رفت. این بدین معناست که متفاوت ترین فرهنگ ها به سرنوشت همزیستی موقت با ایران به عنوان کشور میزبان دچار شده اند. اگر قرار باشد در این همزیستی اجباری و غیرقابل اجتناب، گروه های مختلف به ندیده گرفتن و حتی مخالفت نسبت به ه ادامه دهند، تضادهای موجود میان آنها شدت گرفته و افزایش خواهد یافت.
طبق آمار، 90% مهاجرین به طبقه کارگر تعلق دارند و شرایط کاری آنها بسیار دشوار می باشد. در نتیجه جابجایی و انتقال از یک محیط فرهنگی آشنا به محیطی ناآشنا نیز دچار بیسوادی نیز میشوند. مشکل شرایط زندگی ناسالم که در اختیار مهاجرین قرار داده شده همراه با شرایط اقتصادی مشروط و امنیت قانونی موقت را نیز به معضلات مهاجرین اضافه کنید. کشورهای مقصد، از جمله ایران، تاکنون به مهاجرین فقط بعنوان «تولید کننده» توجه میکرده است و این حقیقت را که حق دارند متفاوت باشند، انکار میکنند. تاکنون که این بوده است که مهاجرین و در نتیجه فرزندانشان در حاشیه جوامع و شهرها مستقر می‌شده اند. بنابراین، نسل بعدی آنها «مهاجرینی» خواهند بود که از هیچ جایی هجرت نکرده اند. بعنوان مثال آوارگان افغانستان، و سایر کشورهای همجوار شرقی را در نظر بگیرید که در دورترین نقطه کشور هم دارند کار می‌کنند و ما اصلاً نمی‌دانیم کجا هستند، چراکه شناسنامه‌ای از این گروه‌ها نداریم. به مجموعه این مهاجرین، مهاجرین تازه به ایران رسیده کره را نیز اضافه کنید.
بعضی از کشورها میزبان، بعد از مدت معینی فرصت تبعه شدن به مهاجرین را میدهند. در ایران هم برای نسل های سه و چهار مهاجر افغانستان این امکان با شرایطی فراهم شده است. این درحالیست که هنوز تعداد زیادی از این مهاجرین که جمعیت زیر 25 سال را تشکیل می‌دهند هنوز رسما تابعیت ایران را دریافت نکرده اند. اسکان دادن آنها در حاشیه شهرها، اگر بگوییم به دلیل رد و عدم پذیرا بودن آنها نبوده، به دلیل تبلیغات و رسانه های بیگانگان بوده است. رسانه های جمعی با تحقیر فرهنگ مردم کشورهایی مثل افغانستان، عدم پذیرش آنها را انتقال میدهند. افغانستانی که با ایران کلی میراث فرهنگی مشترک داشته است، همچنان نتوانسته است مردم افغانستان را ولو با گرفتن تابعیت بخشی از پیکره خود بپذیرد.
اکنون که کشور کره با تبلیغات فراوان در میان کشورهای مسلمان مثل ایران و ترکیه اتباع خود را به عنوان مهاجر راهی این کشورها کرده است، چه قصد پذیرش آنها را برای بازگشت داشته باشد و چه خیر، آیا ایران با مهاجران و آوارگان کره ای، همان رفتاری را خواهد داشت که با مهاجرین کشورهای مسلمان، دوست و همسایه مثل عراق و افغانستان داشته است؟ یا شرایط با تبلیغات فراوان شکل گرفته فرق می کند؟
اگر کره ای ها از ریشه های فرهنگی خود بریده باشند، در شرایط مهاجرت و آوارگی چطور در کسب شخصیت فرهنگی ایران موفق خواهند بود؟
شخصیت مهاجرین بزرگسال به یک سلسله از ارزشها، مجموعه های اخلاقی و رسوم، و افسانه ها و عقاید مخصوص فرهنگشان شکل گرفته است. آنها تا حدودی می‌توانند در مقابل «خطر» شرایط جدید مقاومت کنند. آیا نسل بعدی آنها از تاثیرات فرهنگی دو گانه ای که برایشان شکل خواهد گرفت در امان خواهند بود؟
آنچه که تاکنون درباره مهاجرین افغانستانی ما شاهد بوده ایم این بوده است که عدم امنیت و نابرابری ها در آغاز زندگی جدید منجر به بیعلاقگی آنها در کسب و حفظ سواد میگردد. در رابطه با استخدام و پیشرفت شغلی نیز مهاجرین بزرگسال و فرزندان آنها در شرایطی نامساعد قرار دارند.
حتی اگر مهاجرین کره ای نمونه توسعه یافته مردم کشورشان بوده باشند و با یادگیری زبان فارسی پا به این کشور گذاشته باشند، همزمان ناگزیر از نظر فرهنگی دچار بحران میشوند. چراکه آنها به محیط فرهنگی ه از نظر اقتصاد اجتماعی محروم بوده میپیوندند، و از حمایت فرهنگی خود نیز محروم میشوند.
راهکارهای این میزان شکست پس از مهاجرت، معمولا به دست دولتهای کشورهای میزبان است. دولتهایی که هر زمان احساس کنند علاوه بر کار فرهنگی، دوره های ویژه آموزش به زبان خود بگذارند. هر وقت تعدادی از مهاجرین نیاز به معلم بیشتری را تشخیص دهند مدارس نسبت به استخدام آنها اقدام کنند. در این میان می توان خود معلم ها را نیز از میان مهاجران انتخاب کرد.
به رغم پیشرفتهایی که در پذیرش مهاجرین در میان کشورهای مختلف داشته ایم، تا زمانیکه واقعیت مهاجرت و غنایی که مهاجران با خود می‌آورند توسط جوامع میزبان بهتر ارزیابی نشود، تمام مشکلات از میان نخواهد رفت. در صورتی که جامعه پذیرای چند فرهنگ و نژاد باشد با این واقعیت بیشتر کنار می آید.